لطیفه

یه اسبه زنگ میزنه سیرک میگه با مدیر سیرک کار دارم . گوشی رو میدن به مدیر


 

سیرک اسبه بهش میگه آقا من کار میخوام   مدیره میگه کار نیست    اسبه همینطور اصرار


 

میکنه   مدیر هم انکار تا آخرش مدیره میگه کشتیمون حالا چه کار بلدی؟


 

اسبه میگه احمق دارم باهات حرف میزنم!


 

 


به غضنفر میگن عجب مملکت خر تو خری داریم میگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازی هیچکی نفهمید!


 


غضنفر آهنگ خالی گوش می کرده میزنه زیر گریه میگن چرا گریه می کنی؟ با بغض میگه آخه خوانندش لاله!


 

  


 

میخه میفته تو آب زنگ می زنه در میره!


 

  


 

غضنفر با ماشینش تو برفا گیر می کنه زنجیر نداشته سینه می زنه!


 

  


 

غضنفر میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!


 

 


 

غضنفر زمین میخوره، برای اینکه تابلو نشه تا خونه سینه خیز میره!


 

 


 

غضنفر از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!


 

 


 

به غضنفر می گن چرا قرصات رو سر وقت نمی خوری ؟


 

میگه : می خوام میکروبا رو غافل گیر کنم.


 

 


 

معما


 

سقراط می گه یونانیها دروغ گو اند . خود سقراط یونانیه پس سقراط دروغ می گه که یونانیا دروغ گو اند . بنابراین یونانیها راست گو اند پس سقراط راست می گه که یونانیا دروغ می گن حالا شما بگین یونانیا راست گویند یا دروغ گو

؟baharsms.persianblog.ir



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
لطیفه

به یارو میگن تو چرا ریش نداری؟ میگه من به مامانم رفتم!


 

 صرف فعل نشستن : من بنشینم، تو بنشینی، او بنشینه، ما که بنشینم، شمام که بنشینید، دیگه جا نیست اونا بنشینن!


 

 يه روز سه تا ديوونه رو مي اندازن تو يه اتاق دو تاشون مى رقصن، يکيشون هم ميگه: سبز - آبى - قرمز ازش مي پرسن چرا اين جورى مي گى؟ ميگه من رقص نورم!!!


 

 مادر پسره براش میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟
مادره میگه: پسرم دیپلماته پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟ مادره میگه:  یعنی از وقتی پسرم دیپلمش گرفته همینطوری ماته


 

 یارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر... وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب


 

 رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

 


 

 از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم!


 

 دو تا سوسک پولدار ازدواج می کنند. ماه عسل میرن توالت فرنگی!


 

 مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
پیام ،دوری

چترم باز باشه یا بسته فرقی نمیکنه، بی تو آسمان دلم همیشه بارانیست

 

 

قلب من تو دستاته، خواهش میکنم دستتو مشت کن که به غیر از تو کسی نبینه

 

در گورستان صلیبی می گذارم تا همه بدانند در آنجا مرده ای هست، پس تو هم به قلب صلیبی بیاویز تا همه بدانند گورستان من قلب توست

 

در خالصانه ترین گوشه ی قلبم، آنجا که خبر از تاریکی است یاد تو میدرخشد

 

خوبی چه بدی داشت که تکرار نکردی، مهر مرا بردیو ز من یادی نکردی، روزگار میگذرد این چنین شاد نباش، آخر تو جوابش میدهی این همه ظلم که بر من کردی

 

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم ماندنی نه حاشیه ای از یاد رفتنی

 

کندوی عشق و مستی بی تو عسل ندارد، بی تو کتاب عشقم ضرب المثل ندارد

 

من درد تو را ز دست ندهم، دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم، ای دوست به یادگاری دردی دارم، که آن درد را به صد هزار درمان ندهم

 

چشمانت را برای زندگی، پاهایت را برای همراهی و دلت را برای عاشقی میخواهم

 

چشات دیگه از من خسته و سیره / اما هنوز چشمای من اسیره / فقط بدون که این دلشکسته / منتظره بگی واست بمیره

 

دنیا شبیه توست مثل دلبریهات، چیزی شبیه رنگ رنگ روسریهات، چیزی شبیه دل به لبخند تو دادن، مثل گل تردید در ناباوریهات

 



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
پیام برای دوستان

۲تا گل بگیر دستت ، یکی دست راست ، یکی دست چپ ولی من گل وسطی رو دوست دارم!


 

یافتن میلیون ها دوست معجزه نیست ، معجزه توئی که بین میلیون ها دوست ، تکی !


 

ميخواستم تصوير با تو بودن را نقاشي كنم، ديدم فاصله بينمان در ورق جا نميشود، كمي نزديكتر بيا ميخواهم با تو بودن را حس كنم.


 

مي دوني معني 721  چيه؟

يعني ميان 7 آسمان و 2 عالم، 1 جيگر مثل تو پيدا نميشه


 

میگن به یاد یکی بخوابی، خوابشو میبینی، میمیرم برات تا همیشه ببینمت


 

برو بشین رو پشت بوم ، روتو بکن به آسمون ، در جهت وزش باد ، یه بوس فرستادم برات . 


 

توی زندگیت هرگز اخم نکن چون ممکنه یه نفر فقط به لبخند تو زنده باشه


 

نمیگویم فراموشم مکن هرگز، فقط گاهی به یاد آور اسیری را که میدانی از یادش نخواهی رفت


 

هرگاه شادم یاد تو غمگینم می کند، هرگاه غمگینم یاد تو شادم می کند، پس هر دو را دوست دارم چون حکایت از تو میکند.


 

عشق شاه کلیدی است که درهای خوشبختی را باز می کند !


 

زیباترین گل ها را برای زیبایی زندگیت و کوتاهی عمرشان را برای غم هایت آرزومندم .


 

آنقدر عزیزی که وقتی در بهار قدم میزنی، برگ درختان برای بوسیدن جای پایت انتظار پاییز را می کشند



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
پیام بامزه

واسه مشق شبت ۱۰۰ بار بنویس اونی که یادش نمی کنی به یادته


 

دوستی مثل درخته، اینکه چقدر میتونه بلند بشه مهم نیست، اینکه چقدر ریشه اش میتونه عمیق بشه مهمه


 

میدونى فرق تو با کبوتر چیه؟ اون از قشنگیش اسیر می شه ولی تو با قشنگیت اسیر می کنى


 

تقدیم به آنکه محبتش در خاطرم، خاطرش در یادم و یادش در دلم زنده است


 

ساحل دلت را به خدا بسپار، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد


 

دل را به یادت حواله میکنم، شاید روزی لبخندت را قسمتم کردی


 

تنها شادی زندگی ام این است كه هیچ كس نمی داند تا چه حد غمگینم!


 

همیشه عاشق کسی باش که قلبش به قدری بزرگ باشه که واسه جاکردن خودت تو قلبش مجبور نشی خودتو کوچیک کنی


 

خواستم توی قلبت خونه کنم دیدم زمینش خیلی گرونه! ما که فقیریم ، توی چشات چادر میزنیم


 

آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم، از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم، تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم، شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم


 

تا تویی در خاطرم، با دیگران بیگانه ام / با خیالت همنشینم ، گوشه ای زندانی ام


 

میخوام بیام کنار تو تا یکم لوست کنم/ اگه کسی اونجا نبود یواشکی بوست کنم


 

باهات میام نفس نفس/ تو آسمون توی قفس/ از اولش تا آخرش/ دوست دارم همین و بس


 

در کنار ساحلت من قایقی شکسته ام/  تو همان ساحل عشقی که بهت دل بسته ام


 

عمری زندگی کردم تا بدانم عشق چیست/ عشق یک فرصت است و تکرار آن ممکن نیست


 

حتی اگه دیدن تو برام بشه خیلی محال/  مهم اینه دوستت دارم فاصله ها رو بی خیال


 

نام تو را تا میبرم قلبم غریبی میکند / چشم انتظاری در دلم ، درد عجیبی میکند


 

قلب مرا آتش زدی هدیه به تو خاکسترش/  این دل وفادار تو بود اما نکردی باورش


 

یادت باشه زیر گند کبود/ تو بودی و من و کلی آدمای حسود/ تقصیر همون حسوداست که حالا/ هستی ما شده یکی بود یکی نبود 


 

قبله ی من نگاه تو/  چشای من برای تو/  نگی که دوستت ندارم/ هر نفسم به یاد تو


 

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو


 

مهرت ای دوست زمانی زدلم پاك شود/ كه همه پیكر من زیر زمین خاك شود


 

فردا اگر از راه نمی آمد من تا ابد کنار تو می ماندم/  من تا ابد ترانه ی عشقم را در آفتاب عشق تو می خواندم


 

تا ابد یاد عزیزان ز دل و جان نرود/ جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود


 

اگر من شاعرم شعرم تو هستی/ اگر من عاشقم عشقم تو هستی/ اگر من یک کتاب کهنه هستم/ بدان زیباترین برگش تو هستی


 

کنار آشنایی تو آشیانه میکنم/ فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم/ کسی سوال میکند برای چه زنده ای؟/ و من برای زندگی تو را بهانه میکنم


 

نوشتم حرف دلم تا تو بخوانی/ که چون دورم ز تو دردم بدانی/ به غیر از تو کسی را دوست ندارم/ بمیرم گر مرا از خودت برانی


 

من آن ماهی افتاده در خاکم/  که تو را مانند دریا دوست دارم


 

شبی با دوست به سر بردن دو صد دنیا بها دارد/ خوشا آن کس که در دنیا رفیقی با وفا دارد


 

عشق یعنی دستهایم مال تو/ چشم های خسته ام دنبال تو/ عشق یعنی ما گرفتار همیم/ دوستدار هم وفادار همیم


 

گلهای بهشت سایبانت/ یک دسته ستاره ارمغانت/ یک باغ از گلهای نرگس/ تقدیم وجود مهربانت


 

تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو/  تو شدی زندگی من، همه یادم شده تو/ یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود/  می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو


 

دستم از دستت جداست/  این تمام ماجراست/  دلخوشم شاید بیایی/  فردا هم روز خداست


 

شبی دنبال معنایی برای دوست می گشتم/ تو بالاتر ز هر معنا و من بیهوده می گشتم


 

قسمت این بود که من با تو معاصر باشم/ تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم/ تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی/ من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم


 

همیشه هرجا که رفتم آخر جاده تو بودی/ اون که با دلخستگی هایش دل به من داده تو بودی


 

به دنبال کسی هستم که با درد آشنا باشد/ دلش غمگین، خودش ساده، کمی از جنس ما باشد


 

عشق تو به تار و پود جانم بسته است/ بی روی تو درهای جهانم بسته است


 

نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن


 

به لبخندی مرا از غم رها کن/ مرا از بی کسی هایم جدا کن/ اگر مردن سزای عاشقان است/ برای مردنم هر شب دعا کن 


 

دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر/ کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی...


 

به چشمم گفتم برایت اشک نریزه/ دلم گفت بباره که خاطرش خیلی عزیزه



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
بخوان وبخند /بخند
به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!
غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي
غضنفر وارد اتوبوس شد و رفت صندلی عقب جا گرفت و ساکش رو گذاشت روی یکی از صندلی های ته اتوبوس و اومد سه ردیف جلوتر نشست کنار یک آقایی. هر چند دقیقه هم یک بار از وسط جمعیت شلوغ رد می شد و می رفت از توی کیفش که ته اتوبوس بود، یک تکه نون بربری برمی داشت و می خورد و دوباره می اومد وسط اتوبوس سرجاش می نشست. مسافر کنار دستی بهش گفت: داداش! خب اون ساک ات رو بیار بگذار کنارت که مجبور نشی هی بری عقب اتوبوس و بیایی جلو.غضنفر گفت: زکی! دو تا جا گرفتم که راحت باشم، یکی شو بدم به یکی دیگه؟
غضنفر سوار اتوبوس شده بود و میله اتوبوس رو نگه داشته بود. یک دفعه متوجه شد بند کفشش بازه، به بغل دستی اش گفت: داداش! این میله رو یک دقیقه جای من نگه دار، من بند کفشم رو ببندم.
غضنفر اولین بار وارد اتوبوس واحد می شه، می بینه تعداد زیادی مسافر میله اتوبوس رو محکم گرفتن و نگه داشتن. میله رو محکم می گیره و به بقیه می گه: حالا دیگه شما ولش کنین، خودم نگهش می دارم.
غضنفر روز جمعه پیژامه پوشیده بود و کراوات زده بود. زنش از او پرسید: چرا کراوات زدی؟ غضنفر گفت: شاید مهمان آمد. زنش گفت: پس چرا پیژامه پوشیدی؟غضنفر گفت: شاید هم نیامد.
به غضنفر میگن روزی چند ساعت کار میکنی ؟ میگه ۲۵ ساعت . میگن مگه میشه ؟ میگه صبح ها یک ساعت زودتر بلند می شم.
غضنفر ميخواسته خود کشي کنه تير رو ميزنه به مغزش بعد از نيم ساعت ميميره !!!!!!!همه دانمشمندان جمع ميشن که ببينن چي شده بعد از دو سال تحقيق ميفهمند گلوله داشته دنبال مغز يارو ميگشته


:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
فقط برای خنده

به غضنفر میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر کرده!!





 

به غضنفر می گن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم که گول نمی خوره! گول آدمو می خوره!





 

غضنفررفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی بیرون دکمه سبز می زنی چترت باز میشه، یک درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی که حتما چترت باز می شه. بعد وقتی رسیدی پایین یک جیپ هم پایین منتظرته که می بردت پادگان. حالا بپر.
غضنفر می پره، دگمه سبز رو میزنه چتر باز نمی شه، دگمه قرمز رو میزنه چتر باز نمی شه، می گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسیم پایین جیپه هم رفته





 

از غضنفر می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر  احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخوونن


 




 

یه نفر باباش می میره خیلی براش بی تابی می کرده .غضنفر می ره دلداریش بده .می گه ناپلئون رو می شناسی؟ بعد از این همه جنگ و فتوحات مرد.انیشتن رو می شناسی؟ بعد از این همه کشف و اختراع مرد .بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی می کنی 


 




 

از غضنفر می پرسن اسم سعدی چیه میگه: ... میدون


 




 

به غضنفر میگن صبحونه چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن ظهر ناهار چی میخوری میگه : تـیـلـیـد میگن شام چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن اصلا ولش کن اوقات فراغتت رو چیکار می کنی میگه میشینم نون خورد می کنم واسه تـیـلـیـد



 




 

از غضنفر می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر؟ میگه به من اطلاع ندادن, هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله





 

پلیس راهنماییی جلو غضنفررو میگیره میگه: کارت ماشین گواهینامه معاینه فنی بیمه ... غضنفر میگه : چیکار کنم ؟ جمله بسازم؟


 




 

به غضنفر گفتند: بابات به رحمت ایزدی پیوست! گفت: رحمت ایزدی دیگه کیه؟!…… گفتند نه. منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت…… گفت: منظورتون را نمی فهمم!!!….. گفتند: یعنی اینکه دار فانی را وداع گفت…… گفت:بازم نفهمیدم!……. گفتند:ای بابا…بابات رخت از این دنیا بربست……. بازم نفهمید!…… آخر سر عصبانی شدند و گفتند : ابله…بابای خرت! مرد……. گفت: خر ما که بابا نداشت!……خودش یکی بود


 




 

غضنفر ?سال میره سربازی کارتشو که میدن میگه : ای بابا اینو که دارم گواهینامه میخوام


 




 

غضنفر با گوسفنداش دعواش میشه ، واسه چرا می بردشون چمن مصنوعی


 




 

غضنفر زنگ میزنه آژانس انرژی اتمی: میگه..میخوام با دکتور البرادعی …صحبت کنم….. البرادعی: بفرمایید غضنفر میگه: آقای البرادعی شما دکترین ؟ البرادعی میگه: بله من دکترم یارو میگه: پس آخه واسه چی تو آژانس کار میکنی


 




 

غضنفر مى ره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابای دختره شاکى میشه میگه: مردتیکه ی خر این چیه؟ غضنفرمیگه : احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت شماست





 

غضنفرداشته دعا می کرده، میگفته: خدایا مرا نیامرز… میگن: بابا این چه جور دعا کردنه!؟ میگه: آخه دارم شکسته نفسی می کنم


 




 

غضنفر صبح زود یه لیوان خاکشیر میخوره تا شب ملق میزنه که ته نشین نشه


 




 

به غضنفر می گن سه تا میوه نام ببر که اوّلش (خ) باشه میگه :خیار،خربزه،خاطره.بهش می گن نه بابا خاطره که میوه نیست،میگه  بَه ندیدیش که،چه هلوییه


 




 

غضنفر ماهی خورد میکرد یه دفعه ماهی تکون میخوره ماهی را میکنه تو سطل


 

آب بهش میگه: خفه شو بمیر.


 




 

غضنفر  عقب عقب راه میرفته، ازش میپرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه:آخه بچه‌ها میگن از پشت شبیه آلن دلونی!


 




 

غضنفر  میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره با چکش میزنه کجش میکنه 


 




 

به غضنفر  میگن: نفت طلای سیاه است.  غضنفر  فردا یه 5 لیتری میاندازد گردنش.


 




 

غضنفر  میره پمپ بنزین. یارو به غضنفر میگه آقا سوپر بزنم یا معمولی غضنفر 


 

 میگه :


 

 معمولی بزن خانواده تو ماشین نشسته.


 




 

غضنفر  مست میکنه شنگول میشه گرگه میاد میخورتش



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده :
تاریخ : شنبه 7 اسفند 1389
تعریف جنگ نرم

تعریف جنگ نرم

 

تعريف هاي متعددي از جنگ نرم وجود دارد، كه معمولا از سوي استراتژيست هاي آمريكايي مطرح شده و با شرايط دولت سلطه گر آمريكا هماهنگ است،(1) كه البته برخي از اين تمرين ها بسيار شبيه تعريف هاي است كه از جنگ رواني ارائه مي شود (2) و عده اي اساسا جنگ نرم را مترادف با جنگ رواني مي پندارند؛ اما در واقع، جنگ رواني تفاوت زيادي با جنگ نرم دارد. صرف نظر از تعريف هاي جنگ رواني، توجه به يك موضوع، تفاوت جنگ رواني را با جنگ نرم آشكار مي كند. جنگ نرم (Soft war) در برابر جنگ سخت (Hard war) قرار دارد ، كه جايگزيني براي جنگ هاي نظامي است ؛ اما جنگ رواني (Psychological warfate) مكمل انواع جنگ است و ....



:: موضوعات مرتبط: سیاسی،اجتماعی , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
:: ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ : چهار شنبه 4 اسفند 1389
راهكارهای قرآنی در مقابله با جنگ نرم

راهكارهای قرآنی در مقابله با جنگ نرم

رضا طلايی‌نيك، كارشناس مسائل راهبردی و نماينده سابق مجلس شورای اسلامی با بيان اينكه جنگ نرم عليه نظام و جامعه اسلامی از ويژگی‌های خاصی برخوردار است، اظهار كرد: جنگ نرم به رغم تشابه در برخی از روش‌ها و تاكتيك‌ها، در جوامع گوناگون وجوه متمايزی متناسب با ماهيت و هويت هر جامعه دارد؛ در جنگ نرم عليه حاكميت و جامعه اسلامی، ايمان، تقوا، صبر و استقامت دينی توأم با ايجاد ترديد و انحراف فكری هدف‌گذاری می‌شود........



:: موضوعات مرتبط: سیاسی،اجتماعی , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
:: ادامه مطلب
نویسنده :
تاریخ : چهار شنبه 4 اسفند 1389
با خامنه ای زنده ام و پاینده

با خامنه ای زنده ام و پاینده

با رهبری اش مقتدر و توفنده

در عرصه میدان نمی بینم خصم

باشد سخنان رهبرم كوبنده

(yabnalzahra)

smsmazhabi.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: پیامک , ,
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده :
تاریخ : چهار شنبه 4 اسفند 1389

تعداد صفحات : 17